وقتی نام الکساندر “ساشا” شولگین به میان میآید، دنیایی از راز و ماجراجویی علمی در برابر چشمان ما گشوده میشود. شولگین نه تنها یک شیمیدان، بلکه پدر معنوی نسل جدیدی از داروهای سایکدلیک یا روان نما بود. این نابغه آمریکایی، با نگاهی خلاقانه و مرزیناپذیر به شیمی، دریچهای جدید به تأثیرات درمانی و روانشناختی مواد سایکدلیک گشود.
از کودکی تا جادوی شیمی
الکساندر شولگین در 17 ژوئن 1925 در برکلی، کالیفرنیا به دنیا آمد. او از کودکی شیفته علوم بود و استعداد بینظیرش در ریاضیات و شیمی خیلی زود نمایان شد. دوران دانشگاهش در دانشگاه هاروارد، آغازگر مسیری بود که او را به یکی از بزرگترین نوآوران تاریخ مواد شیمیایی تبدیل کرد.
پس از خدمت در نیروی دریایی در جریان جنگ جهانی دوم، شولگین به دنیای شیمی صنعتی وارد شد و در شرکت دارویی Dow Chemical کار خود را آغاز کرد. اما مسیر حرفهای او زمانی تغییر کرد که تجربهای شخصی با مسکالین (یک ترکیب موجود در کاکتوسهای Peyote) داشت. این تجربه بهشدت ذهن او را تکان داد و او را به سمت تحقیق در دنیای ناشناخته مواد سایکدلیک سوق داد.
سفری به جهان سایکدلیکها
شولگین در طول زندگی حرفهای خود بیش از 200 ترکیب شیمیایی جدید را کشف یا سنتز کرد، اما او بیش از همه برای بازتولید داروی MDMA (که معمولاً به نام “اکستازی” شناخته میشود) شناخته میشود. جالب است بدانید که MDMA پیش از شولگین در دهه 1910 توسط شرکت دارویی مرک ساخته شده بود، اما این شیمیدان خلاق بود که کاربردهای رواندرمانی آن را کشف و برجسته کرد.
شولگین معتقد بود که MDMA میتواند بهعنوان ابزاری برای رواندرمانی مورد استفاده قرار گیرد، چرا که این ماده توانایی خاصی در کاهش ترس و افزایش همدلی و ارتباط میان افراد داشت. او این ایده را با رواندرمانگران در میان گذاشت و باعث شد تا MDMA در دهه 1970 به ابزاری محبوب در جلسات درمانی تبدیل شود، تا زمانی که در دهه 1980 به دلیل سوءاستفاده تفریحی از آن، ممنوع شد.
دو شاهکار ادبی: PIHKAL و TIHKAL
یکی از میراثهای برجسته شولگین، دو کتاب او با عنوانهای PIHKAL (“Phenethylamines I Have Known and Loved”) و TIHKAL (“Tryptamines I Have Known and Loved”) است که او بههمراه همسرش آن، رواندرمانگر و نویسنده، نوشت. این کتابها نه تنها بهعنوان راهنمای علمی برای ساخت و استفاده از مواد سایکدلیک شناخته میشوند، بلکه داستانی جذاب از زندگی، عشق، و سفرهای مشترک علمی و شخصی آنها را روایت میکنند.
این دو کتاب، ترکیبی از دانش شیمی، فلسفه و داستانسرایی شخصی هستند که باعث شدند شولگین بهعنوان شخصیتی کاریزماتیک و افسانهای در میان علاقهمندان به علوم سایکدلیک به شهرت برسد.
نقش سایکدلیکها در درمان و روانشناسی
یکی از مهمترین دستاوردهای شولگین، برجسته کردن نقش درمانی سایکدلیکها بود. او باور داشت که این ترکیبات میتوانند بهعنوان ابزاری برای کاوش در ناخودآگاه انسان و درمان مشکلات روانی نظیر افسردگی، اضطراب، و استرس پس از سانحه (PTSD) مورد استفاده قرار گیرند.
در سالهای اخیر، تحقیقات جدید نیز نظرات او را تأیید کردهاند. سازمانهایی نظیر MAPS (Multidisciplinary Association for Psychedelic Studies) اکنون بهطور گسترده در حال تحقیق بر روی کاربردهای درمانی MDMA، سیلوسایبین (ماده فعال در قارچهای جادویی) و LSD هستند. این ترکیبات، که زمانی مورد انتقاد و سانسور بودند، حالا در خط مقدم پزشکی روانشناختی قرار گرفتهاند.
سبک زندگی و فلسفه شولگین
یکی از جنبههای جذاب زندگی شولگین، خانهاش بود که او آن را به آزمایشگاهی شخصی تبدیل کرده بود. در این مکان، او ترکیبات جدید را سنتز میکرد و اغلب خودش اولین کسی بود که آنها را آزمایش میکرد. این جسارت علمی، اگرچه خطراتی را به همراه داشت، اما نشاندهنده تعهد بیحد و مرز او به دانش و کنجکاوی بود.
او همچنین دیدگاه فلسفی منحصربهفردی نسبت به مواد سایکدلیک داشت. شولگین این مواد را نه صرفاً بهعنوان دارو، بلکه بهعنوان ابزارهایی برای شناخت بیشتر از جهان درونی انسان میدید. او باور داشت که این مواد میتوانند به افراد کمک کنند تا به سطوح عمیقتری از آگاهی و معنویت دست پیدا کنند.
میراث جاودانه
الکساندر شولگین در 2 ژوئن 2014 در سن 88 سالگی درگذشت، اما میراث او همچنان زنده است. او نه تنها علم شیمی را متحول کرد، بلکه نگاه جامعه به مواد سایکدلیک تغییر داد. امروز، با توجه به علاقه روزافزون به درمانهای سایکدلیک، میتوان گفت که دیدگاههای شولگین بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفتهاند.
شولگین یک دانشمند بیپروا، یک فیلسوف مدرن، و یک کاشف بینظیر بود. زندگی او یادآوری میکند که علم و خلاقیت میتوانند دنیای ما را به شیوههایی شگفتانگیز تغییر دهند، اگر شجاعت قدم گذاشتن در مسیرهای ناشناخته را داشته باشیم.
سخن پایانی
الکساندر شولگین برای بسیاری از افراد نه فقط یک شیمیدان، بلکه یک منبع الهام بود. داستان زندگی او، اثباتی است بر قدرت کنجکاوی، عشق به دانش، و جسارت در برابر ناشناختهها. او نشان داد که چگونه یک فرد میتواند مرزهای دانش بشری را گسترش دهد و دیدگاه جدیدی به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات علمی و اجتماعی ارائه کند.
مطالب دیگه ای که ممکنه برات جذاب باشه
سازمان FDA داروی MDMA را تایید نکرد | مانع موقتی یا پایان راه؟