در این مطلب قصد دارم به رابطه رشد معنوی و سایکدلیک ها بپردازم و رابطه سایکدلیک ها و معنویت را بررسی کنیم. در ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم که در مورد استفاده از سایکدلیک ها برای رشد معنوی نظرات متفاوتی وجود دارد و به صورت کلی این نظرات به سه دسته اصلی تقسیم میشود.
- موافقین رشد معنوی و شخصیتی با استفاده از سایکدلیک ها
- مخالفین رشد معنوی با سایکدلیکها
- و برخی که سایکدلیکها را موثر در رشد معنوی ارزیابی میکنند اما تنها عامل رشد معنوی نمیدانند.
اگر با سایکدلیک ها و اثرات آنها آشنایی ندارید پیشنهاد میکنم ابتدا پادکست پادکست مولکولهای جادویی- داستان سایکدلیک را بشنوید.
معنوی و معنویت چیست ؟
کلمه معنوی از ریشه کلمه معنا به وجود آمده و شخص معنوی کسی است که از ظاهر و صورت مسائل عبور کرده و به مغز، معنا و مفهوم توجه میکنه و هدفش هم جز درک حقیقت نیست.
به همین دلیل در ادبیات عرفانی ما ایرانی ها به اهمیت معنا و گذشتن از ظاهر بسیار تاکید شده.
این صورتش بهانهست او نور آسمانست بگذر زِ نقش و صورت جانش خُوشست جانش
بنابر این میتوان گفت معنویت چیزی نیست جز توجه و حرکت به سمت درک و کشف حقیقت عمیقتر و فرد معنوی کسی است که دریافت عمیقتر و حقیقیتری از خود و هستی پیدا کرده است.
رابطه سایکدلیک و معنویت
در خصوص نحوه رشد معنوی با سایکدلیک ها میتوانیم به نکات زیادی اشاره کنیم اما به صورت کلی سایکدلیکهایی مثل مجیک ماشروم با شکستن و از بین بردن الگوهای پیشفرض ذهنی یا ایگو به استفاده کننده کمک میکنند تا واقعیت را از زوایای مختلفی درک و مشاهده کنند و همین باعث میشود که حقیقتهایی برای فرد آشکار و قابل درک بشه که قبلا امکانش وجود نداشته است.
در ادبیات عرفان ایرانی نیز هم از مرگ ایگو گفته شده و به عنوان راهی برای رسیدن به مراتب بالاتر آگاهی یاد شده است.
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید کز این خاک برآیید سماوات بگیرید
بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
نفس یا ایگو از دیدگاه مولانا مثل زنجیری برای روح یا خود آگاهی ما عمل میکنه. اشتباهی که ما ممکنه بکنیم این هستش که تصور میکنیم ایگو یا نفس دقیقا خود ماست.
پیشنهاد مطالعه : مرگ ایگو چیست؟
چطور مرگ ایگو و رشد بینش فردی
ایگو، (من) یا نفس انسان یک ابزار و برنامه ذهنی است نه خودِ حقیقی ما … خود حقیقی ما فقط یک حضور آگاه، ناظر و خداگونه است که قضاوت گر نیست. اسم، صفت یا ویژگی خاصی ندارد. ایگو در اثر آموزش، فرهنگ، خانواده و تمام اتفاقاتی که در طول زندگی برای ما افتاده به وجود اومده است.
ایگو برنامهریزی شده تا اطلاعات ورودی رو در راستای بقا و ارضا نیازهای فرد فیلتر کند. به این ترتیب است که ما قادر نیستیم حقیقت خود و جهان اطراف را به درستی درک کنیم و تنها قسمتی از حقیقت که الگوهای نفس اجازه بدهند رو متوجه خواهیم شد. بنابر این میتوان گفت با محو شدن و از بین رفتن ایگو ، جهان بینی ما حقیقیتر خواهد شد.
سعی کردم خیلی خلاصه توضیح بدم چطوری سایکدلیکها باعث به وجود اومدن تجربیات و رشد معنوی در فرد میشه اما به همین مطلب خلاصه نمیشود . و نکته مهم دیگر اینکه ممکن است استفاده از سایکدلیک ها برای همه مناسب نباشد و اگر قصد استفاده از سایکدلیکها را دارید حتما در مورد نحوه استفاده درست و اثراتش تحقیقات کاملی انجام بدید و فقط به یک منبع اکتفا نکنید. ممنونم که تا اینجا با من همراه بودی. لطفا نظرت رو در قسمت کامنتها برام بگذار تا بتونم مطالب بهتری تولید کنم.
مطالب مرتبط
شبیه سازی مصرف ماشروم – مرگ ایگو
One Response
سلام اقای خادمی ، بهترین تجربه من با ماشروم مازاتاپیک بود و دقیقا شبیه چیزی که در مقاله توضیح دادید کانملا ایگو رو در خودش حل کرد